به وبلاگ باند تک درخت
با دیدن کوه و گردش در آن اولین چیزی که از آن میبینی و به آن فکر می کنی نماد استقامت، قدرت و پایداری آن است،
یعنی این همه زیبایی و گل و بلبل و منظره چشم نواز در همین بلندی ، استقامت و قدرت
و پایداری نهفته است...
تا زیرساخت قدرت و پایداری نباشد خبری از زیبایی های دیگر ممکن نیست...
هر وقت به کوه نگاه می کنم یاد شعر مرحوم علی اکبر گلشن آزادی می افتم که میگه:
بــرو قــوی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پایمال است.
پس اگر عزت، نصرت و نجات می طلبیم برویم و قوی شویم( اعم از مادی و معنوی).
به خدا توکل کنیم و عجز و ناتوانی خدای نکرده به خود راه ندهیم و نگوییم اگر این می کردم یا آن می کردم یا چنین می شد و چنان می شد... (ولو القی معاذیره 15القیامه) بلکه بگوییم تقدیر الهی ست.
یعنی با بهانه ها خود را فریب و اغوا نکنید؟.. وقتی که می دانید هرچه مربوط سعی و تلاش خود تان است.. لیس للانسان إلا ماسعی . و.. یا ایهاالذین أمنوا علیکم أنفسکم. 105 المائده. پس تجدید نظر و عمل کنید که همین تقدیر الهی است.
باز یه شعر هم در این زمینه از « پارسا بلخی » یادآوری کنم :
بی رنج، زین پیاله کسی می نمیخورد
بی دود، زین تنور به کس نان نمی دهند
تیمارکارخویش تو خود خور،که دیگران
هرگز برای جرم تو، تاوان نمی دهند
.
ای تک درخت
تو در دل کوه چه استوار نشسته ای...
از تو باید آموخت درس وفا را ...
ههههعععععیییییی
خوش به حالت که از انسان ها دوری گزیده ای.
از تو باید آموخت ...
مدتیه فرصت نمی کنیم بیاییم تو وبمون و به روزش کنیم
همیشه هم بچه ها غر میزنن که اگه نمی تونی مدیر وب را عوض کنیم...
خیلی مطلب ها را این مدت باید میذاشتم و فرصت نکردم و شرمنده بچه های باند تک درخت شدم.
چون درگیر کارای پایان نامه و تسویه دانشگاه و ...بودم
شهرام هم که رفته سربازی و دیگه دست تنها شدم
از همه دوستان عذر خواهی می کنم..
ولی ایشالا از این به بعد سعی می کنم وبمون به روز باشه
سلام دوستان
دیروز جاتون خالی با حمزه و مجید رفتیم لب رودخونه یه کم قدم زدیم
تازه برف ها آب شده بودن و گل های بنفش بهاری تازه زده بودن بیرون از دل خاک
خیلی لذت بخش بود
قدم به قدم خاطرات دوران نوجوانی و کودکیمان زنده می شد
چون در زمان کودکی هم کمک دست پدر بزرگمان بودیمم در کشاورزی و
زیاد رفت آمد داشتیم تو رودخونه
خلاصه اینکه خوشحالیم که بهار داره میاد
چند روز دیگه تک درخت را می بینیم از نزدیک
دوباره روز از نو روزی از نو
سلام دوستان
بالاخره شهرام بعد از کرمان و تهران به اصفهان رسید.
امروز شهرام بعد از اتمام دوره آموزشی و دوره کد به توپخانه 44 اصفهان رفت
اومد کنار خودم
دانشگاه اصفهان و توپخانه 44 چسبیده به هم هستند.
چند ماه دیگه منم میرم پیشش.دو تایی با هم می زنیم گلشششش خخخخخ
بیا عشقمان را اینگونه نقاشی کنیم..
من؛ ماهی..
تو؛حوضِ آبی..
من از تو؛ به تو، محتاج ترم!
من؛ بی آب..
جان میدهم....
.
.
چه کاری ما کردم
سیل تو کردم بدکاری کردم
چه کاری ما کردم
ای وای چه کردم سیل تو کردم
تو گلی ماشالا نمیری ایشالا
عاشقت شدم ناز داری والا
تو گلی ماشالا نمیری ایشالا
عاشقت شدم ناز داری والا
ساکت نشستیو / من عاشقت شدم
موهاتو بستیو/ من عاشقت شدم
وقتی نبودیو /عاشق نبودمو
حالا که هستیو / من عاشقت شدم
وقتی نگاه کنی /دیوونه میشمو
موهاتو وا کنی/ دیوونه میشمو
میمیرمو به جاش/ من عاشقت شدم
دلواپسم نباش / من عاشقت شدم